مدت زمانی زیادی از انقراض گونهای جانور چهار چرخ موسوم به پیکان خاطرهانگیز استیشن نمیگذرد و اکثر ما آخرین بازماندههای این مخلوق را به چشم دیدهایم، نهتنها دیدهایم بلکه از او سواری گرفتهایم، سرویس مدرسهمان بوده، در حد و اندازه یک اتوبوس، پدرمان فک و فامیل را درونش چپانده و به گردش برده است (هرچند که پدرمان در این نوع از سفرها، پدر ما فرزندان را مورد لطف و عنایت خود قرار میداد و کلاً احساس خوبی نسبت به این نوع گردشها نداشتیم، ازبسکه لابهلای جمعیت فشرده میشدیم).
بههرحال بنده اولین بار اینگونه با مفهوم استیشن واگن آشنا شدم و خب مسلماً خاطره خوبی از این مفهوم نمیتوانم داشته باشم، راستش قرار بود بزرگ شویم یادمان برود اما از بس خاطرات شیرین هستند که حالا حالاها ملکه ذهنم شدهاند. بگذریم، اینها را عرض کردم تا به همه آنهایی که مثل من زیاد از خودروهای استیشن واگن به دلایل معلوم دل خوشی ندارند بگویم که وقتش رسیده تا ذهنیت خود را نسبت به این مفهوم متحول سازید! میپرسید چرا؟
اجازه بدهید با قیمت این خودرو شروع کنیم، بهای پرداختی برای این خودرو از مبلغ 33,490 دلار استرالیا شروع شده و با صرف هزینههای جانبی به حد 37,590 دلار نیز میرسد که حدود 1000 دلار نسبت به نسخه هاچبک گرانتر است.
برخلاف نام این خودرو که پسوند GT را یدک میکشد، یک پیشرانه مطلوب برای مصارف شهری تأمینکننده نیروی محرک آن است. برخلاف نسخه GT که از موتوری به قدرت 202.5 اسب بخار و گشتاور 280 نیوتن-متر بهرهمند شده، ورژن GT-Line از خودروی فرانسوی مگان که در اسپانیا مونتاژ میشود به پیشرانه 1.2 لیتری توربوشارژ، قادر به تولید 130 اسب بخار قدرت و 205 نیوتن-متر گشتاور، مجهز شده است.
در مقام مقایسه باید به اطلاعتان برسانیم که نسخه واگن از فولکس گلف که به موتور 1.4 لیتری توربو مجهز شده، قیمتی معادل 30,490 دلار (استرالیا) برای تریم Comfortline و 35,990 دلار نیز برای مدل هایلاین داشته و پیشرانه آن قادر به ایجاد توان 147.5 اسب بخار و گشتاور 250 نیوتن-متر است.
مدت زمان 11.7 ثانیه برای دستیابی به سرعت صد کیلومتر بر ساعت این خودرو نیز در مقایسه با رکورد 7.4 ثانیهای نسخه GT و 8.6 گلف واگن، چندان جالب توجه و حیرتانگیز نیست. همچنین میزان مصرف سوخت خودروی مورد نظر به لطف سبک رانندگی متشخصانه ما، رقم 8.5 لیتر بر صد کیلومتر را نمایان ساخته که تقریباً 30 درصد از عدد اعلامی شرکت سازنده کمتر است. گیربکس هفت سرعته مسلح به کلاچ دوبل (DCT) به طور استاندارد با پیشرانه جفت شده تا قدرت پیشرانه را به چرخهای جلو تحویل دهد. این جعبه دنده عموماً در سطح شهر خوشرفتار بوده و به عملکرد اتوهولد مجهز است. همچنین هنگام تعویض دنده در حالت منوال و دورهای بالا، کار با شیفتر دستی نیز لذتبخش خواهد بود.
در ضمن مگان GT-Line فاقد برخی امکاناتی است که در نسخه GT بکار رفتهاند، ازجمله میتوان به سیستم فرمان چرخهای عقب، نرمافزار DCT double-downshift، سیستم تعلیق و شاسی تقویت شده اسپرت رنو، اشاره نمود. به لطف شاسی متعادل شده برای انتقال نیرو به چرخهای جلو که منجر به عملکرد مناسب این اتومبیل در سر پیچها و غلبه بر نیروهای جانبی وارد شده میشود، میتوان گفت که رانندگی جذاب و چالاکی را از این خودرو شاهد هستیم. همچنین سیستم کمکی الکترونیکی فرمان بهعنوان بخشی از نرمافزار مالتی-سنس رنو به تنظیم میزان سفتی و نرمی فرمان با توجه به شرایط رانندگی، کمک شایانی میکند.
همانطور که انتظار میرود مگان GT-Line واگن نسبت به نسخه هاچبک حدود یک پا درازتر بوده و طول بدنه کشیده آن به 4626mm میرسد. فاصله محوری آن در عدد 2670mm بدون تغییر مانده است. در بسیاری از موارد سواری نرم و انعطافپذیری را از این خودرو شاهد هستیم بهگونهای که شکافهای کمعمق جادههای درونشهری را مانند اتو نمودن یک پیراهن چروک شده، بدون کوچکترین تأثیری در کنترل خودرو، درون سیستم تعلیق حل مینماید. اما نکتهای که اندکی آزاردهنده جلوه میکند، هنگام عبور از مسیرهای ناهموار است که چشممان به جمالش روشن میشود و آن عملکرد وحشتناک دامپرهاست بهطوریکه فولکس گلف در این زمینه نسبت به مگان برتری محسوسی خواهد داشت. همچنین سکوت اتاق نشیمن مگان ستودنی است اما رقیب آلمانی بازهم محجوبتر از رفیق فرانسوی خود است.
پاپوشهای 17 اینچی، جلوپنجره شانه عسلی، آینههای جانبی مشکی-خاکستری، سراگزوز کرومی، شیشههای عقب دودی رنگ و سقف پانوراما بخشی از خصایص ظاهری این جنتلمن فرانسوی است.
ارگونومی این خودرو بسیار مناسب بوده و باوجود سانروف، تزیینات اتاق تکمیل شده است، هیچگونه اثری نیز از صدای جیرجیر که در نسل قبلی از ناحیه سانروف به گوش میرسید، مشاهده نمیشود.
داخل کابین چه ازنظر طراحی و چه به جهت کیفیت کاملاً راضیکننده است. مگان این مهم را مدیون صندلیهای خوشفرم از جنس آلکانترا، غربیلک فرمان روکش شده بهوسیله چرم ناپا و لامپهای LED با قابلیت تنظیم نور داخل کابین است.
صفحه نمایشگر لمسی-خازنی که کنسول میانی را از آن خود ساخته برای اهداف ناوبری بسیار مناسب است. ورود به جزئیات منوی نرمافزاری به ندرت ضرورت پیدا خواهد کرد و سرعت پاسخگویی آن نیز مناسب به نظر میرسد. در نقطه مقابل بایستی به کمبود احاطه پلاستیک مشکی رنگ مرغوب و جذاب و همچنین فقدان دکمه فیزیکی تغییر شدت صدای سیستم صوتی (این امر تنها از طریق تاچ اسکرین ممکن میشود) بهعنوان نقاط ضعف کابین توجه نمود.
پیرو مجموعه نکات منفی کابین بایستی احتمال کنده شدن نوار تزیینی آبی رنگ چسبانده شده روی داشبورد (سمت شاگرد) و تغییر کانال رادیو بدون هیچگونه دستوری از سوی سرنشینان را خاطرنشان شد.
شاخصه دیگری که چندان نمیتوان از آن خرده گرفت، سطح امکانات استاندارد این خودروست که دربرگیرنده تجهیزات ذیل است:
دو عدد پورت USB، دو عدد پورت 12 ولت، ناوبری ماهوارهای، صفحه کیلومترشمار از نوع نمایشگر 7 اینچی TFT، استارت دکمهای به همراه سوییچ کارتی، صندلیهای گرم شونده قسمت جلو، برفپاککنهای اتومات، چراغهای جلو مجهز به سنسور تشخیص غروب آفتاب، شش عدد ایربگ، دوربین دید قسمت عقب، اتوپارک، ترمز خودکار در مواقع اضطراری، سیستم معاونت در مسیر (lane assist)، کروز کنترل تطبیق یافته به همراه عملکرد محدودکننده سرعت و نمایشگر نقاط کور.
علاوه بر این شما میتوانید با هزینه کردن مبلغ 1490 دلار اضافهتر از سیستم صوتی Bose همراه با ساب ووفر و چراغهای جلو تمام LED بهرهمند شوید. بهمنظور سفارش رینگهای آلیاژی 18 اینچی گرندتور نیز مبلغ 990 دلار مورد نیاز خواهد بود.
فضای سرنشینان ردیف عقب مناسب به نظر میرسد و صندلیهای نرم و خوشساخت، نور محدود جذاب، دریچههای هوا و فضای مناسب قسمت سر و پاها برای افراد با قد حداکثر 180 سانتیمتر، موجبات آسایش سرنشینان این بخش را فراهم میآورد.
جایی که مشخص میشود پرداخت 1000 دلار بیشتر نسبت به نسخه هاچبک ارزشمند بوده است، فضای قسمت حمل بار است که حجم 580 لیتر را به شما ارائه میکند، آنهم زمانی که صندلیهای ردیف دوم در سر جای خود قرار داشته باشند (این رقم برای مگان هاچبک 434 لیتر است). با خواباندن صندلیهای عقب میزان فضای محفظه حمل بار به 1504L گسترش خواهد یافت که حجم بسیار مناسبی است. این محفظه به شما اجازه میدهد که صندلیهای ردیف دوم را بهوسیله اهرمهای دستی تعبیه شده درون آن، بهگونهای یکنواخت و دلپذیر خم نمایید. البته فولکس گلف فضای بیشتری در این بخش ارائه میدهد و اگر واقعاً به فضای مطلوب در این بخش نیاز مبرم دارید سراغ کولئوس را بگیرید.
در پایان بنا بر آنچه به اطلاعتان رسید مگان واگن جدید خودروی مناسبی است، چه از منظر نوع طراحی و چه لیست تجهیزات استاندارد، اما قطعاً حرف آخر را در بین همکلاسیهای خود نخواهد زد و شما میتوانید با صرف مبلغ 6000 دلار بیشتر، از مزایای گسترده و هیجان برانگیز نسخه GT بهرهمند شوید. بههرحال باید صبر کنیم و ببینیم که آیا این نوع از مگان میتواند نگاه خریداران را به سمتوسوی خود جلب نماید یا خیر؟
منبع : پدال